هو الباقی

 

یکی از همکارانم دیروز از دنیا رفت و به ماه مبارک نرسید. چهل و هفت هشت سال بیشتر نداشت.

 

 

ما پاییزیم و برگ برگیم .رفیق

چون قاصدکی زیر تگرگیم. رفیق

تنها تنها مسافریم از دنیا

یعنی همه در گروه مرگیم. رفیق

 

میلاد عرفان پور

 

 

+

داشتم مطالب منتشر نشده وبلاگم رو نگاه می کردم دیدم کامنتی که برای یک نفر گذاشتم رو ذخیره کردم (برای یکسال قبل بود تقریبا). خوندمش و دوباره پشیمون شدم از این که برای یک نفری که انقدر اصرااااار داره به یک حرف غلط وقت تلف کردم. چرا واقعا وقتم رو تلف اینجور آدم ها می کنم انقدر؟

 

 +

دیگه از سن ما گذشته که این حرفها رو بزنیم اما خیلی خیلی دلم گرفته این روزها.

 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها